loading...
سایت رز بلاگ
امید رستمی بازدید : 8 پنجشنبه 28 فروردین 1393 نظرات (0)

 

گروه اسمي و ويژگي هاي اسم    

 

 نكته 1  :   به  واژه هاي متوالي كه در جمله با هم نقش نحوي مي گيرند ، گروه مي نامند . به اين جمله توجّه كنيد .

«  مهم ترين مسئله ي تعليم و تربيت ، كاهش توانايي خواندن و نوشتن است .»

جمله از چند اجزا تشكيل شده است ؟

جمله از چند گروه تشكيل شده است ؟

مي بينيد كه جمله از سه جزء  يا گروه تشكيل شده است .  «  مهم ترين مسئله ي تعليم و تربيت» ، « كاهش توانايي خواندن و نوشتن» ، « است »

 نكته 2 : گروه اسمي  يك واحد  نحوي  است كه در ساخت جمله در جايگاه نهاد، مفعول ، متمّم ،مسند ، مضاف اليه ، صفت ، منادا و ... قرار مي گيرد . و « هسته ي » آن  « اسم » است ..    به اين مثال توجّه كنيد :   

 « خبرنگار روزنامه  جريان حادثه را از مردم محل پرسيد  »   در اين جمله غير از « است » كه فعل و گروه فعلي است ؛ سه گروه ديگر جمله گروه اسمي است زيرا :

-   هر كدام از گروه ها به ترتيب نقش نهاد ، مفعول  و  متمّم  گرفته اند .

-    هسته ي گروه ها ( خبرنگار ، جريان  و مردم  ) اسم است .

نكته3 : گروه اسمي مي تواند :

الف )  تنها يك اسم يا هسته باشد . 

مانند  : احمد  گل را كاشت. « احمد » و « گل » گروه اسمي و در نقش نهاد و مفعول ظاهر شده اند .

ب )   اسم يا هسته ي گروه مي تواند يك يا چند وابسته ( پيشين و پسين  ) داشته باشد .

مانند  : درخت  ميوه داد   كه مي توان دو گروه اسمي ( درخت ) و ( ميوه ) را كه به ترتيب نقش نهاد و مفعول دارند ، با وابسته هاي پيشين و پسين گسترش داد و به گروه اسمي طولاني تبديل كرد .

 آن درخت ميوه داد   /  آن چند درخت ميوه داد  / 

درخت كهن سال باغ  ميوه داد /درخت كهن سال زرد آلو ميوه داد/ آن چند درخت كهن سال باغ  ميوه داد

يا اين كه مي توان گروه اسمي « ميوه » را گسترش داد  .

درخت  ميوه ها ي بزرگي  داد  /   درخت  ميوه ها ي بزرگ و سالمي  داد 

پ  ) وجود هسته در گروه اسمي ، اجباري و وجود وابسته ، اختياري است 

سؤال :

در عبارت « صيّاد  از رودخانه ماهي گرفت  »   :

الف ) گروه هاي اسمي را مشخّص كنيد

ب  ) نقش گروه هاي اسمي را بنويسيد .

ج   ) گروه هاي اسمي را تا حدّ امكان گسترش دهيد .

نكته 4 : اسم واژه اي است كه به عنوان هسته در گروه اسمي به كار مي رود و نشانه هاي اسم عبارت است :

1-      مي توان اسم را جمع بست

2-      مي توان به دنبال آن « ي » نكره آورد

3-      مي توان واژه هاي « اين » و « آن » را پيش از آن به كار برد

4-      مي توان آن را به عنوان نهاد ، مفعول ، متمم و ... در جمله به كار برد 

نكته 5 : تشخيص هسته

هرگاه در يك گروه اسمي بيش از يك اسم وجود داشته باشد ، تنها يكي از آن ها هسته ي گروه است و آن اسمي است كه معمولاً مفهوم اصلي گروه را تشكيل مي دهد . البته تشخيص اين كه مفهوم اصلي مربوط به كدام واژه يا اسم است ، هميشه ساده نيست براي سهولت در تشخيص آن مي توان از روش هاي زير استفاده كرد :

1- اگر گروه اسمي جايگاه نهاد را اشغال كند ، فعل جمله از نظر شخص و شمار تنها با اسمي مطابقت مي كند كه نقش هسته را  دارد . مثل :

« دانش آموزان مدرسه ي ما  به اردو رفتند .

2- به طور معمول اوّلين واژه اي كه در گروه ، نقش نماي اضافه مي گيرد ، هسته است .

دانش آموزانِ مدرسه ي ما  به اردو رفتند .

3- هرگاه هيچ يك از واژه ها نقش نماي اضافه نداشته باشند ، آخرين واژه  هسته است كه آن را گسترش دهيم به نقش نما نياز پيدا مي كند .

آن دو دانش آموز ، در امتحان قبول شدند ( دانش آموز : هسته )

نكته 6 : ويژگي هاي اسم

هر اسم را از جهت هاي زير مي توان بررسي كرد :

1- شمار

2- شناس (معرفه) ، ناشناس (نكره ) و اسم جنس

3- عام ، خاص

4- ساخت اسم

1- شمار    اسم ها از نظر شمار  به سه دسته تقسيم مي شود :

الف ) مفرد  : يكي است و نشانه ي جمع ندارد  مانند : كتاب

ب  ) جمع   : بيش از يكي است و نشانه ي جمع ( ها ، ان ، ات ، ين ، ون ، جمع مكسر ) دارد .

ها : همه ي اسم ها را با « ها »  مي توان جمع بست

ان : بيشتر جانداران را مي توان با « ان » جمع بست .

تذكر1 : كلماتي كه صداي پاياني آن ها (ا ، و ، ي ) باشدبه صورت « يان » ظاهر مي شود: دانايان ،بازوان

تذكر2 : در كلماتي كه به ( ه = -ِ  )  ختم شده اند « ان » به « گان » بدل مي شود . بنده : بندگان

نشانه هاي جمع عربي :

ات : گروهي از اسم ها با « ات » جمع بسته مي شوند . اطّلاعات ، تحقيقات ، ارتباطات

تذكر : بيش تر با واژه هاي قرضي عربي كه با مصوّت ( ه = - ِ  ) ختم مي شوند ظاهر مي شود

 و تقريبا تمام كلماتي كه با اين نشانه جمع بسته مي شوند ، بر غير جاندار دلالت مي كنند و در ميان آن ها استثناهاي اندكي وجود دارد : حيوانات ، حشرات  

ين  : مخصوص واژه هاي عربي ( اسم فاعل و اسم مفعول ) است : حاضرين ، ساكنين ، منسوبين ، مجروحين

 ون : گاهي در فارسي  براي واژه هاي قرضي عربي مي آيد . روحانيون ، انقلابيون ، ماديّون

جمع مكسّر :  اين جمع تا حدي در فارسي به كار مي رود و اين جمع دو گونه ساخته مي شود :

الف ) با تغيير مصوّت ها

كتاب  = كُتُب        طريق = طُرُق      

ب  ) با تغيير مصوّت و افزايش و كاهش بقيه ي واج ها :

امر = امور   /  منزل  = منازل /   مدينه = مُدُن  /  دعا = ادعيه  / حادثه : حوادث  / قوم : اقوام  /

2- شناس (معرفه) ، ناشناس (نكره ) و اسم جنس

اسم شناس (معرفه) : اسمي كه براي شنونده شناخته است.

اسم شناس دو نوع است :

الف ) اسمي كه ذاتاً شناس است  مانند :

1-  اسم خاص :  محمد ، رخش ، احمد         

2- اسم پديده هاي منحصر به فرد  :  ماه ، خورشيد ، بهشت ، قرآن و....

3- برخي اسم هاي مبهم : فلاني

4- ضميرها : من ، تو  ،....

5- برخي اسم هاي زمان : امسال ، پارسال ، ديروز ، پريشب

ب ) اسم هايي كه به وسيله ي عوامل ديگر شناس مي شوند  مانند :

1- اسم هايي كه به قرينه شناس مي شوند ؛ يعني ، همه ي اسم هايي كه يك بار در گفته و نوشته مي آيند و براي دفعه هاي بعد  شناس اند .  مانند :

گنجشكي در جنگلي بر درختي آشيانه ساخته بود . روزي گنجشك از آشيانه اش خارج شد و با جنگل و درخت وداع كرد  

2-  اسمي كه با نقش نماي ندا ( اي ، يا  ، ... ) همراه شود  ، شناس مي شود و هم چنين اسمي كه با آهنگ منادا واقع شود ، شناس است . مانند : سعدي ، رضاي دوست طلب كن

3- اسمي كه با نقش نماي مفعولي همراه باشد ، شناس است .

4- اسمي كه قبل از آن « صفت اشاره ( اين، آن ) بيايد .  آن كتاب خواندني است .

5- اسمي كه مضاف اليه آن ، شناس باشد . كتاب شما ، دوست علي ، كتاب فردوسي

اسم ناشناس(نكره ) اسمي كه براي شنونده يا گوينده ناشناخته باشد.نشانه هاي آن عبارت است از:  

الف ) « ي » و « ي را » پس از اسم  :  كتابي خريد   / كتابي را خريد

 اسم جنس : اسمي كه نه شناس است و نه ناشناس . هيچ نشانه اي ندارد و منظور از آن تمامي افراد طبقه ي خودش است  و معمولا مفرد به كار مي رود . كتاب براي مطالعه است .

3- عام ، خاص

اسم عام اسمي است كه :

الف ) بر همه ي افراد طبقه ي خود  دلالت مي كند  : گل به مراقبت نياز دارد

ب  ) « ي » نكره مي گيرد  :  نامه اي نوشت

پ  ) جمع بسته مي شود : درخت را بريد / درختان را بريد

تذكّر :

گاهي بعضي اسم هاي خاص كه برجسته هستند ، جمع بسته مي شوند كه در اين صورت ، نظاير آن ها مورد نظر است و هم چنان خاص اند نه عام . مانند :

ايران سرزمين ابن سيناهاست .

4- ساخت اسم

هر اسمي از نظر ساخت يكي از چهار حالت زير را خواهد داشت :

الف )  ساده          ب ) مركّب              ج  ) مشتق              د ) مشتق- مركّب

الف ) اسم  ساده  : اسمي كه فقط يك جزء ( تكواژ ) دارند و تقسيم پذير نيستند . 

آتش ، كبوتر ، دفتر ، زبان و ...

ب ) اسم مركّب :    اسمي كه به دو يا چند جزء يا تكواژ  كه معني مستقل دارند ، تقسيم مي شود .

كتاب خانه ، سفيد رود ، خودخواه ، گل اندام

ج  ) اسم مشتق  : اسمي كه حداقل يك جزءِ آن معناي مستقل ندارد ؛ يعني ، پيشوند يا پسوند است.

كارگاه ، خوبي ، دويدن ، موشك  ، باغبان و ...

 د ) اسم مشتق- مركّب : ( اين بخش در سال دوم مورد بررسي قرار مي گيرد . )

اسمي كه دو يا چند جزء با معني مستقل و يك يا چند جزءِ بي معنا ( پيشوند ، ميانوند ، پسوند  ) داشته باشد . مانند :

دانشسرا  ،  ناجوان مرد  ، گفت و گو  ، سر تا سر              

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    نظرتون درباره یمطالب سایت چیست؟
    امکانات

    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 14
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 16
  • بازدید ماه : 42
  • بازدید سال : 69
  • بازدید کلی : 629